تنهایی
تنهایی
بدترین درد جهان.........
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 22 آذر 1391برچسب:تابستون,پاییز,سرد, توسط Rose |

بذار از اول بگم.....زمستون بود که اومدی

دستای تنهایی من سرد تر از همیشه

اما تو به اونا گرما بخشیدی....

گرمایی که با اینکه نیستی اما وقتی زمستون میشه اون گرما رو حس میکنم

اما گرمم نمیکنه , سردم میکنه........سرد تر از اونی که هست

 خلاصه زمستون اون سال گذشت اما نه مثل همیشه.......

خیلی گرم تر از همیشه.........

بهار شد.....عید شد...بهترین و اولین عیدی که با تو بودم....تو پشیم بودی ..اینجا

نمیدونم بهار امسال چطوری میگذره

پاییز شد اما نه مثل همیشه...بهترین پاییز

نه دلگیر بود نه وحشتناک ومن دیگه نگران  غروباش نبودم

اونم گذشت اما نه مثل همیشه..........

2 سال دیگه ام گذشت نه مثل همیشه......

تا اینکه تابستون شد..........برعکس تابستونای قبل بدترین تابستون بود

چیزی بود که نه دست من بود نه تو.............

نه من میخواستم نه تو..............

مردم میخواستن...اونایی که اذیتت کردن

اونایی که...........

نبین به روشون میخندم..شوخی میکنم......متنفرم ازشون

نبین بعد از رفتنت زنده ام .....زندگی میکنم.مثل بقیه درس میخونم

مثل بقیه غذا میخورم.....مجبورم اینکارو بکنم

محکومم به اینکارا..............با عشقت زندگی میکنم و این کارا رو میکنم

با عکسات با فیلمات با صدات...........

فقط با اینا زندگی میکنم

همینطوری تابستونا میادو میره 

و من فقط احساس سرما میکنم

نمیدونم شاید به خاطر گرمای سردیه که تو هواست

که گرماش واس دیگران بود سرماش واس من وتو

اما گلم اون یه کم سرمای ام که احساس میکنی 

بذا بمونه واس من

چون ممکنه سرما بخوری.....

بازم تموم شد و من موندم با دستایی سرد تر از همیشه....

 



نظرات شما عزیزان:

mahdiye
ساعت15:56---24 آذر 1391
kheyli webet tope eyval khosham omad

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.